با سلام خدمت همکاران محترم
جرقه یک خدمت به جامعه معاونت اجرایی کشور
همه چیز از یه صحبت صمیمی با برادرم دکتر ایوب سبحانی شروع شد ایشان وبلاگی در زمینه زیست شناسی داشتند و در آن سوالات زبان تخصصی زیست منتشر می کردند
من در آن لحظه از اینکه وبلاگ چی هست چطور میشه راه اندازی کرد هیچ اطلاعی نداشتم یه همصحبتی برادرانه که من را به چالش کشید من که در زمینه معاونت اجرایی حرفی برای گفتن داشتم این همه تجربه به چه درد من می خورد؟؟؟آیا همه اینها مختص من هست؟؟آیا سایر همکاران از این تجربیات سهمی ندارند؟؟؟سوالاتی بود که ذهن مرا درگیر کرده بود
ناگهان یه جرقه ای در ذهنم زده شد و اینکه منهم تجربیات خودم را در فضای مجازی به اشتراک بگذارم با برادرم در مورد از چگونگی ایجاد و راه اندازی و نحوه انتشار مطالب راهنمایی های لازم را گرفتم و تصمیم جدی مبنی برا اشتراک گذاری تجربیاتم گرفتم
اولین روز خدمت رسانی به همکاران
جمعه 13920908 ساعت 13:40
برای اولین مطلب چیزی نداشتم و نمی دانستم از کجا شروع کنم یک معرفی کوتاه از خودم بود
استرس کار داشتم اینکه همکاران چطور از وجود این وبلاگ اطلاع داشته باشند ؟؟؟اصلا استقبالی از این وبلاگ خواهد شد یا نه ؟؟؟
مطالبی منتشر می کردم و هر روز به آمار نگاه می کردم در حد 1 تا 10 نفر بود ولی ناامید نبودم چون می دانستم هنوز اطلاع رسانی کامل نشده است مطالب یکی پس از دیگری منتشر می شود و آدرس وبلاگ در موتورهای جستجو پخش می شد به مرور گذشت روزها و ماهها و سالها بالاخره وبلاگ جایگاه خود را پیدا کرد تعداد بازدید وقتی به 100 نفر در روز رسید احساس کردم که بار مسئولیتم بیشتر خواهد شد و باید برای پر بار شدن وبلاگ تلاش مضاعفی کنم
تعداد بازدید در بازه های زمانی حساس مثل خرداد یا ثبت نام ها بیشتر می شد بطوریکه رکورد بازدید در این 12 سال مربوط به تصویر بالا با بازدید یک روز 5690 نفر که برای یک وبلاگ معمولی آمار بسیار بالایی می باشد
برای برخی مطالب و نرم افزارهایی که منتشر می کردم تعداد دانلود ها برای یک وبلاگ ساده آمار بالایی محسوب می گردد تا این لحظه که این مطلب را منتشر می کنم آمار دانلود برخی موارد در تصویر زیر مشخص است
با پیدایش پیام رسانها مثل تلگرام و شاد و بله پیش بینی من مبنی بر کاهش بازدید و شاید هم به صفر رسیدن بازدید بود ولی بر خلاف پیش بینی من هیچ تغییری در روال بازدید و لطف و محبت همکاران نشد و همچنان بر اعتبار همیشگی خود باقی ماند
قالب فعالیت وبلاگ
وبلاگ بر دو اساس مدیریت می شد یکی طرح سوال و پاسخ از اینجانب بود و دیگری انتشار مطالب آموزشی در قالب فایل پی دی اف و نرم افزارها و نگارشها بود
سوالاتی که همکاران مطرح می کردند هر پاسخی که داده می شد یک سبکی ویژه ای در خودم احساس می کردم در برخی روزها تعداد سوالات بیشتر از حد انتظار من بود ولی من باید پاسخ می دادم
مرز سوالها از استان و منطقه خودمان فراتر می رفت و کم کم از اکثر استانهای کشور همکاران بزرگوار از وبلاگ بازدید می کردند در کمال تعجب این بازدید به مدارس خارج از کشور نیز کشیده شد
تصویر زیر یکی از همکاران محترم از مدارس عراق می باشد
در تصویر زیر یکی دیگر از همکاران محترم از مدارس امارات می باشند
هر چقدر تعداد بازدید بیشتر و تعداد سوالات بیشتر می شد احساس وظیفه من بیشتر می شد و من باید با مطالب پربارتر و آموزشی کامل در خدمت همکاران می بودم در کنار شور و حالی که از کمک به همکاران داشتم پیامهای محبت آمیز شما عزیزان باعث دلگرمی من بود که در ادامه چند مورد را مشاهده می فرمایید
و یک نمونه دیگر
و یک نمونه دیگر
و یکی دیگر از محبت همکاران
اعتبار وبلاگ تا جایی پیش رفت که همکاران بزرگواری کرده و وبلاگ را به سایر همکاران خود نیز معرفی می کردند
یک نمونه دیگر از معرفی همکاران
و نمونه ای دیگر
با گذشت زمان و افزایش آمار بازدید و انتشار مطالب آموزشی گام به گام مسئولین سنجش مناطق نیز مهمانان ویژه وبلاگ شده بودند و حضور این بزرگواران سندی بر اعتبار وبلاگ بود و کار تا جایی پیش رفت که آدرس وبلاگ در اتوماسیون منطقه آذرشهر به عنوان منبع قابل اعتماد معاونین اجرایی معرفی گشت
نامه اتوماسیون منطقه آذرشهر
در ادامه مهر و محبت بزرگواران جناب آقای محسن محمودی مسئول سنجش ثلاث باباجانی لطف و محبت ویژه ای به اینجانب داشتند
جناب محمودی عزیز با ساختن استیکرهایی برای وبلاگ برای معرفی وبلاگ خدمات ویژه ای برای ارتقای وبلاگ داشتند
در طول حدود سه سال مدیریتم جناب آقای حسن محموی به عنوان مدیر رسانه ای فعالیتهای مدرسه که حق بزرگی بر گردن اینجانب دارند و در خیلی از کارهای مدرسه اعم از تنظیم برنامه هفتگی و ثبت و انعکاس فعالیتهای کمک حال من بودند که جا دارد تشکر ویژه ای از ایشان داشته باشم
از آنجایی که نام بردن از کلیه عزیزانی که مشوق و راهنمای بنده در این مسیر بوده اند میسر نیست و ممکن است بزرگواری از قلم بیفتد از نام بردن کلیه بزرگواران خودداری می کنم و برای کلیه این عزیزان آرزوی سعادت و سربلندی دارم
در بین آنهمه مهر و محبت همکاران یک جمله بیشتر به دلم نشست و بیش از حد آرامشم داد
ممنون که هستین
یک تجربه تلخ
من در طول این مدتی که فعالیت داشتم بجز یک مورد بی مهری ندیدم اتفاقی که وبلاگ را تا مرز تعطیلی کشاند و چند روز مطلبی منتشر نکردم و خواستم که تعطیلی وبلاگ را اعلام کنم ولی هر چقدر زور زدم نشد که نشد
اساس کاری من اعتماد کامل به همکاران می باشد و من بر اساس اطلاعاتی که همکار می دهد راهنمایی لازم را می کنم و در برخی موارد خودم روی سیستم همکار کار می کردم روزی یکی از همکاران با من تماس گرفت که نمره درس اختیاری پایه دهم دانش آموزان به اشتباه حذف شده است و الان نمی توانند فارغ التحصیل شوند من برای اطمنیان از مطالب این همکار گفتم که اگر مسئول سنجش تیک این دوره را بردارد صحتی بر سخنان شما می باشد این بزرگوار هم تیک برداشتند و من راهنمایی لازم را برای اعمال نمرات این دروس در برنامه دانای آن زمان کردم ایشان اصرار کردند که بلد نیستند و من باید روی دانای آنها کار کنم منهم نمراتی که ارسال کرده بود درج و ذخیره فرستادم نگو که این همکار دروغ می گوید و مسئول سنجش برای به دام انداختن این مدیر تیکها را برداشته است کار به تخلفات استان کشیده شد در مسئولین هیئت تخلفات استان هیچ احساسی نبود و یک مجسمه فاقد احساس بودند و حتی نخواستند بخاطر اینهمه خدمتم گذشت نمایند و من متخلف شناخته شدم و رای صادر شد الان که 31 شهریور 1404 بازنشسته می شوم پاداش بازنشستگی من به میزان 29 روز داده خواهد شد و فکر کنم مبلغی بین 20 تا 30 میلیون از پاداش من کسر خواهد شد و این پاداشی بابت زحمات 12 ساله من خواهد بود من هر گونه انتظاری از همکاران داشتم جز به تله انداختن من جز بد نام کردن من
من بابت انتشار مطالب و پاسخ سوالات هیچ مبلغی از همکاران نمی خواستم و از این وبلاگ و مطالب آن من حتی یک ریال هم درآمد نداشته ام چون کل مطالب وبلاگ را وقف خانواده و پدر و مادرم کرده بودم
منی که هیچ ریالی از این وبلاگ درآمد نداشتم حقم نبود که از پاداش بازنشستگی من پاداش یک سالم کسر شود ولی این را به جان خریدم و باز فعالیت وبلاگ را شروع کردم در دلم هزاران سوال بی جواب بود چرا دوباره ادامه می دهی اگر دوباره یکی بهت دروغ بگوید و متهم ات کند تقصیر خانواده ات چی هست که از روزی آنها باید هزینه کنید ولی عشق به همکاران و اینکه می دانستم برخی همکاران منتظر گرفتن پاسخ خود یا انتشار مطلب آموزشی بودند نگذاشت وبلاگ به تعطیلی کشانده شود.
با تمام فراز و نشیبها و خرسندی ها به عنوان نیروی رسمی به آخر خط رسیده ایم و در تاریخ 31 شهریور 1404 رسما بازنشست شده و مسئولیت رسمی نخواهم داشت ولی برای خدمت به همکاران بازنشستگی وجود ندارد و تا حدی که در توان داشته باشم و تجربیاتم مرا یاری نمایند در خدمت بزرگواران خواهم بود
تا اینکه رسیدیم به 31 شهریور 1404 و روز آخر خدمت رسمی با حضور جمعی از همکاران محترم
حرف آخر
می دانم در این راه کاستی های زیادی داشته ام برای برخی دلخوری ایجاد کرده ام به سوالاتتان دیر پاسخ داده ام شاید به تماس تلفنی تان پاسخ نداده ام و هر دلیلی که باعث کدورتی در شما بزرگواران شده است شاید به پاس این 12 سال این حق را داشته باشم که این خواسته را از شما داشته باشم که اگر لیاقت گذشت شما بزرگواران را دارم مرا بخاطر تمام کوتاهی هایم
حلالم کنید